هدف این پژوهش استنتاج هدفهای تربیت عرفانی حافظ، شاعر و عارف ایرانی قرن نهم هجری، متناسب با عقاید انسانشناسی اوست. بر این اساس اشعار عرفانی حافظ با روش تحلیلی و استنتاجی مورد بررسی قرار گرفته است. یافتهها نشان میدهد که ویژگیهای انسان و اهداف تربیتی حافظ با آموزههای اسلامی انطباق دارد و حافظ با توجّه به آن، اهداف عرفانی خود را تبیین کرده است. محورهای اساسی اندیشة حافظ خدا، عشق و انسان با واسطهگری شریعت الهی و عقل است. انسان با نوشیدن شراب الهی به مستی اَزلی میرسد و هوای نفس، انسان را از جایگاه خود دور میسازد؛ بنابراین انسان با خودشناسی، تهذیب نفس و شهود باطن، خداوند را نزدیکتر از همیشه احساس خواهد کرد؛ با پشتوانة اسلامی دیندار خواهد شد و با وحدتگرایی در همة ذرّات هستی خدا را میبیند و به همین دلیل به همه چیز عشق میورزد. در نهایت انسان به عالیترین مدارج کمال خواهد رسید که دستیابی به جام جم است. در این حالت مظهر صفات الهی و خداگونه خواهد شد.