این مقاله در پی آن است که عقاید عرفانی جامی را با تکیه بر آرای ابن عربی در مورد انسان کامل مورد پژوهش قرار دهد.
انسان کامل منشأ فیض حق به خلق است و از این لحاظ اهمیّتی ویژه در شناخت ویژگیهای او و چگونگی دست یافتن به مقامش احساس میشود.
موضوع انسان در عرفان ابن عربی، یکی از پایههای اصلی عقاید او را شکل داده است. جامی نیز که در عرفان، پیرو دیدگاههای ابنعربی است به انسانشناسی و انسان کامل توجّه خاص کرده و در این باره فراوان سخن گفته است.
انسان کامل از نگاه جامی و ابنعربی، خلیفة الهی است. او مقصد اصلی آفرینش است و عالم هستی برای او آفریده شده است. اینان، همچنین، انسان کامل را کسی میدانند که به فنای در حق، متّصف شده و مظهر تمام اسما و صفات او گشته باشد. انسان کامل، واسطة میان حقّ و خلق است؛ فیض وجود از طریق او به همة موجودات میرسد. .
این پژوهش سعی میکند ضمن تعریف کمال به دیدگاه مکاتب در مورد انسان کامل بپردازد و سپس این دیدگاهها را با نظر جامی و ابنعربی و سپس نظر قرآن مقایسه کند تا بتواند دورنمایی هرچند کلّی در مورد جایگاه انسان کامل در هستی عرضه نماید.